حجتالاسلام والمسلمین فتحالله نجارزادگان؛ استاد دانشگاه تهران، ۷ تیرماه در دومین همایش «ملی ترجمان غدیر را با مروری بر زیارت غدیریه» با موضوع «تبیین تعالیم آیات غدیر در زیارت غدیریه» با اشاره به رابطه میان آموزههای زیارات و تعالیم قرآنی گفت: تعالیم زیارات برای ما شأن نزول، فضای نزول و حکمت نزول آیات را بیان میکند که معارف پیرامونی آیات است؛ بخش دیگری از معارف زیارات در تفسیر قرآن کاربرد دارند؛ این معارف به چند گروه قابل تقسیم است؛ سطح تنزیل، سطح تأویل عرفی و سطح تأویل فراعرفی که مثال ساده آن مانند کسی است که تا عمق ۲۰ متری که سطح است شنا میکند و اگر بخواهد وارد عمق ۵۰ متر به بالا مثلا تا ۳۰۰ متری شود، باید غواص باشد و اگر بخواهد بیشتر از آن برود، بدون ابزار پیشرفته ممکن نیست.
وی افزود: سطح اول، تفسیر قرآن است، سطح دوم تأویل عرفی(عرف متخصصان و صاحب فن) است و بالاتر از آن سطح تاویل فراعرفی است که دست ما به آن نمیرسد و فقط حضرات معصومین(ع) میتوانند وارد آن شوند و اگر آنان تعالیمی بیان کردند، برای ما قابل فهم خواهد شد. بنابر این زیارات در تفسیر قرآن کاربرد دارند و اگر این گنجینه معارف در زیارات بازخوانی شود ما راه تفسیر قرآن به قرآن را خواهیم آموخت و علامه طباطبایی هم به آن اهتمام داشته است همچنین ما در زیارات میتوانیم اعتبار تفسیر قرآن به قرآن بیاموزیم، همان کاری که امام هادی(ع) در زیارت غدیریه انجام دادهاند.
نجارزادگان با بیان اینکه در زیارات نقش سیاق و فراسیاق را در درک قرآن پیدا کنیم، اظهار کرد: در زیارات درک نظام معنایی آیات در موضوعات گوناگون را هم میتوان پیدا کرد، مثلا در زیارات، میتوانیم آیاتی را که در مورد اسماء و صفات الهی است بیابیم و نظامسازی کنیم و از طریق آن بتوانیم به تفسیر قرآن پی ببریم. یکی از گستردهترین نظام معنایی در زیارات در مورد اهل بیت(ع) در کتاب خداست، یعنی بخش عمده ادعیه و زیارات جایگاه و مرتبه و مناقب و حقوق اهل بیت(ع) در کتاب خدا را بازگو کرده و پروندهای برای ما میگشاید که اهل بیت(ع) را در کتاب خدا ببینیم.
زیارت غدیریه و نقش آن در تفسیر قرآن به قرآن
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه در زیارت غدیریه در مورد غدیر چند آیه وجود دارد که تفسیر قرآن به قرآن به ما میآموزد و ما را به فضای غدیر میبرد و معنای «من کنت مولاه فعلی مولاه» را برای ما بازگو میکند، گفت: امام هادی(ع) معنای این حدیث شریف را در زیارت غدیریه در پرتو چند آیه قرآن کریم بازگو کردهاند که این آیات شامل آیه سوم مائده یا اکمال، آیه ۵۴، ۵۵ و ۵۶ و ۶۷ مائده و آیه ۵۹ سوره نساء است که تعبیر اولیالامر در آن به کار رفته است؛ اولی الامر دو بار در قرآن به کار رفته است، ولی روایات متواتری داریم که مراد از اولی الامر در آیه ۵۹ نساء، «اهل بیت(ع)» هستند و غیر از آن نیست. این شش آیه یک نظام معنایی در مورد غدیر ایجاد میکند که ۵ آیه آن در زیارت غدیریه آمده است ولی آیه اولی الامر در این زیارت نیامده است، ولی در جامعه کبیره آمده است.
نجارزادگان اضافه کرد: در آیه ۶۷ سوره مائده، سخن از «بلغ ما انزل الیک ...» است یعنی یک چیزی قبلا نازل شده و الان پیامبر(ص) باید ابلاغ کند؛ خیلیها این را اشتباه فهمیدهاند، چون به این نظام معنایی بیتوجه بودهاند؛ زیارت غدیریه به ما میگوید وقتی آیه سوم مائده نازل شد مراد از «بلغ» یعنی آن سه آیه دیگر این سوره یعنی ۵۴، ۵۵ و ۵۶ مائده را بیان و تفسیر کن و به مردم تعلیم بده. پس «بلغ» به معنای خواندن نیست که پیامبر(ص) فقط آیه را تلاوت کند زیرا پیامبر(ص) آیه اولی الامر یعنی آیه ۵۵ مائده را که مرتبط با علی(ع) بود، قبلا در مدینه قرائت کرده بودند ولی حضرت از منافقان ترسیدند که واژه «ولی» را تفسیر و تبیین کنند، لذا تفسیر آن به غدیر موکول شد.
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه پیامبر(ص) خوف این را داشتند که منافقان پیامبر(ص) را متهم به فامیلبازی کنند، گفت: خداوند در آیه ۶۷ مائده به پیامبر(ص) وعده میدهد که من تو را در برابر منافقان حفظ خواهم کرد که سند این توطئه منافقان هم در قرآن و هم روایات بیان شده است. نکته قابل توجه اینکه در قرآن هیچ آیهای را نمیبینیم که بعد از آیه تطهیر به اندازه آیه ۵۵ مائده سند روایی داشته باشد؛ اسنادی که میگوید که این آیه در مورد تصدق علی(ع) نازل شده است و طوری این حادثه استثنایی است که هیچ فردی نمیتواند مدعی شود که من هم مصداق آن هستم. این ماجرا غیرقابل تکرار است مگر اینکه کسی از قبل چنین برنامهریزی کند، لذا خدا این حادثه را به صورت استثنایی خلق کرد.
نجارزادگان اضافه کرد: ۶۷ طریق فقط از اهل سنت در مورد آیه ۵۵ سوره مائده نقل شده است که اگر موارد تکراری را حذف کنیم به ۲۲ طریق خواهیم رسید که ۱۵ طریق آن از صحابه است و در مورد هیچ آیهای، ۱۵ طریق صحابی سراغ نداریم مگر آیه تطهیر که طرق زیادی دارد. این آیه در مدینه نازل شد و پیامبر(ص) نگران بودند ولی این نگرانی به خاطر جان خودشان نبود، زیرا ایشان دو بار بتها را شکستند و نترسیدند، بنابراین این ترس برای رفع دلواپسی پیامبر(ص) از این مسئله بود که مبادا منافقان ماجرای ولایت را برای تازه مسلمانان طور دیگری بیان کنند و اصل رسالت را از بین ببرند و خداوند هم تضمین کرد که من اجازه توطئه منافقان را نمیدهم، ولی تضمین نکرد که من کنت مولاه تحریف نشود؛ تضمین نکرد که بعدا مناقشه صورت نگیرد؛ درست مانند خود قرآن که خدا عدم تحریف لفظی را تضمین کرده است ولی تفسیر به رای را ضمانت نکرده است زیرا بستر، بستر امتحان است.
مولی به معنای فرمانروا نیست
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه مولی را به معنای فرمانروا و امارت گرفتن خطای فاحش است، تصریح کرد: معنای مولی این نیست؛ ولایت امیرمؤمنان(ع) در حدیث غدیر در تراز ولایت پیامبر(ص) است و نه چیزی کمتر از آن؛ همانطور که پیامبر(ص) بر مؤمنان اولی از انفس آنان بود(اولی بالمومنین من انفسهم) امیر مؤمنان(ع) هم بر جان مؤمنان سزاوارتر از خود آنان هستند. این اولویت در ولایت در همه عرصهها است، یعنی اگر امام در مصدر و مسند حکومت باشد یا نباشد، چه در خانه بنشیند و چه ننشیند و چه حاضر و چه غایب باشد؛ ولایت او در هدایت و اعطا و نصب و عزل و همه شئون است. البته یک قاعده عقلی به ما میگوید ولایت خدا در آیه ۵۵ که همردیف ولایت پیامبر(ص) و اولیالامر آمده است، این تفاوت را دارند که ولایت خدا، بالذات و ویژه است، ولی ولایت پیامبر و علی(ع) ولایت ثانوی و اعطایی خداست.
نجارزادگان بیان کرد: نکته دیگر اینکه به تعبیر مرحوم مظفر آیات ۵۴، ۵۵ و ۵۶ سوره مائده یک پرونده واحد را تشکیل میدهند، لذا باید ارتداد در آیه ۵۴ مائده «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَی الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا یَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ۚ ذَٰلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ» را مرتبط با بحث ولایت در آیه ۵۵ بدانیم، یعنی کسی که ولایت امیرمؤمنان(ع) را منکر شود، از دین مرتد خواهد شد و این ارتداد، قرآنی است و نه فقهی؛ این سخن در زیارت غدیریه هم بیان شده و فرموده است که ارتداد از ولایت نباید صورت گیرد. اوصاف ادامه آیه هم در مورد شیعیان مخلص است که از اتهام به زندیق بودن و کفر و شرک و ... نمیترسند(و لا یخافون لومه لائم) و اینها حزب الله و غالبون هستند؛ به نظر بنده این غلبه، غلبه در منطق و نظریه است؛ بنده همه شبهات مرتبط با غدیر را در آثار کهن و جدید دیدهام و سخنی ندیدم که نتوان به آن پاسخ داد، بنابراین حزبالله همان کسانی هستند که منطق آنان بر همه منطقها غلبه دارد.
نظر شما